زوایای متفاوت ماجرای مجید بهرامی و زهرا ابراهیمی که به شما نمی‌گویند.

فکر می­کنید در ۱۰ روز اخیر کدام کلمات بیشترین جستجو در گوگل را به خود اختصاص داده­اند؟ نه دیدار روحانی با آبه در ژاپن است، نه سیل خوزستان نه حتی فاجعه‌ی واردات گندم. کلمه‌ی پر جستجو در ۱۰ روز اخیر مجید بهرامی است. حالا این مجید بهرامی کیست که ناگهان دغدغه‌ی مردم شده است؟
او به تازگی به دلیل بیماری سرطان درگذشت. از جمله آثار شاخص او به عنوان بازیگر می­توان به بدرود بغداد، گیلانه و دانه‌های ریز برف اشاره کرد. شاید از خود بپرسید پس چگونه نامش سر زبان ها افتاده است؟ علت معروفبت او برمیگردد به پخش فیلم خصوصی زهرا امیر ابراهیمی که به خاطر آن به ۶ ماه حبس نیز محکوم شد. . فیلمی که باعث شد زهرا امیر ابراهیمی در اوج موفقیت هنری خود و پس از ایفای نقش در سریال نرگس، از کشور خارج شود. فیلم که زندگی شخصی و هنری او را نابود کرد.
در مورد جزئیات این ماجرا می توانید به هر سایت دیگری سر بزنید اما هدف این نوشته بیان جزئیات زرد این ماجرا نیست بلکه طرح این پرسش است که اساساً چرا باید جامعه به سمتی رود که چنین مسائلی به دغدغه‌ی مردم تبدیل شود. برخی تحلیلگران ادعا می­کنند که این به دلیل فضای جامعه­ی ایرانیست و مردم تفریحات کافی ندارند. قطعاً باید به سرگرمی مردم توجه کرد و کسی منکر شرایط وحشتناک تولیدات سرگرمی کشور نیست. اما این تحلیل از آن جا غلط است که حتی ممالک پیشرفته­ی غربی نیز که محدودیتی هم در ایجاد سرگرمی ندارند، علاقه به اخبار این چنینی دارند و زندگی افراد مشهور برایشان مهم است. اما پرسش اینجاست که چرا اینگونه است؟ آیا این مسئله چیز بدی است؟
بعید است که بتوان مردم را مقصر دانست. به هرحال خبر عجیبی است، همه درباره‌ی آن صحبت می کنند. پس طبیعی است که مردم می‌خواهند بدانند این چه اتفاقی است که انقدر خبرساز شده و یا اگر بدانند برایشان سوال است که چرا باید یک نفر چنین کازی بکند؟

کنجکاوی یا میل به قضاوت؟

برای یک تحلیل درست باید توجه کرد که اولاً این دو متفاوت اند و ثانیاً حس قضاوت لزوما بد نیست. حس کنجکاوی ممکن است ناشی از میل به دانستن تمامی ابعاد ماجرا باشد یا حتی به دلیل تمایل مطلع بودن افرتد از اتفاقات پر سر و صدا باشد. از طرفی قضاوت صرفاً برای شماتت شخصی نیست. ممکن است شخصی به دنبال عبرت آموزی از یک مسئله باشد. اما اشکال کجاست؟ اشکال از آنجا ناشی می شود که تحلیل شخصی افراد برای عموم مطرح می شود. آنجاست که این قضاوت‌هاست که برای افراد درگیر یک ماجرا مسئله ساز است.

نشانه های افسردگی سیاسی در کشور:

درست است که فضای مجازی به انتشار این موارد کمک زیادی کرده است اما این تمام ماجرا نیست. حقیقت این است که مردم به این اخبار به عنوان مخدری برای دوری از اخبار بد هر روزه­ی کشور نگاه می­کنند. این موضوع از آنجا خطرناک می­شود که مردم چنان به این اخبار و موارد مخدر این چنینی دچار شوند که از تغییرات سیاسی موجود در کشور بی خبر می­مانند. تصمیمات بدی که یکی پس از دیگری اتخاذ، و با افسردگی سیاسی مردم در وضعیت کنونی وخامت بیشتری می‌یابد.