تاریخ انتشار : دوشنبه 27 بهمن 1399 - 10:20
کد خبر : 17602

بایدن، ناوالنی و دیپلماسی آمریکایی که تنها یک شعار بود

بایدن، ناوالنی و دیپلماسی آمریکایی که تنها یک شعار بود

دولت جدید آمریکا برغم تاکید بر دیپلماسی و تعامل با دیگر کشور‌ها در عرصه سیاست خارجی، با مداخله جویی در امور روسیه و حمایت از الکسی ناوالنی دست ادعای خود را خیلی زود رو کرد.

به گزارش تیتر داغ؛ سیاست خارجی آمریکا که در چهار سال گذشته با سکانداری سیاستمداران تندرویی همانند مایک پمپئو و جان بولتون دوران پر تلاطمی را سپری کرد و این کشور را بیشتر در قاب یک یاغی و راهزن نشان داد، حال به تیمی سپرده شده که دیپلماسی حرف مشترک همه اعضای آن است.

منتقدان دولت پیشین آمریکا معتقدند که بایدن ویرانه‌ای را از دونالد ترامپ تحویل گرفته و حجم خسارت ناشی از ویرانی‌های چهار سال تکیه او بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا در هیچ عرصه‌ای به اندازه سیاست خارجی ناامیدکننده نیست. برآیند واکنش سران کشور‌های مختلف به آغاز ریاست جمهوری بایدن نیز که در یک عبارت خلاصه می‌شود: از این پس دنیا نفس راحتی می‌کشد، شاید تائید این ادعا باشد. همان مفهومی که از زبان رئیس جمهور کره جنوبی شنیده شد «آمریکا برگشت».

جو بایدن از همان ابتدا با ادعای دیپلماسی و تعامل با دیگر کشور‌های دنیا و بویژه متحدان اروپایی خود کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ خود را کلید زد. وجود مهره‌هایی از جمله آنتونی بلینکن که به دیپلمات دیپلمات‌ها شهره است و شاخصه رویکرد سیاسی او همانند اوباما بر چند جانبه گرایی و تعامل با متحدان اروپایی استوار است و جیک سالیوان که برخی از او با عنوان «پلیس بد آمریکا» در مذاکرات محرمانه یاد می‌کنند، کسی که هر جا واشنگتن نیاز به نمایش سرسختی داشت، وارد عمل می‌شد، در راس سیاست خارجی دولت بایدن شاید شاهدی بر این مدعا باشد.

بایدن و دیپلماسی که خیلی زود رنگ باخت

به باور صاحب نظران سیاسی بایدن به کاخ سفید آمده تا سیاست اول آمریکایی ترامپ را که همواره در راس انتقادات وی از سلفش قرار داشت را به تعامل با دنیا و هم پیمانان تغییر دهد. با گریزی به اولین سخنرانی سیاست خارجی بایدن این ادعا به کرات دیده می‌شود. رئیس جمهور آمریکا بزرگترین ادعای خود از زمان ورود به کاخ سفید را در شامگاه ۴ فوریه عنوان کرد: دیپلماسی آمریکا بازگشته است. بایدن هم از بازگشت به ائتلاف‌های قربانی ترامپ گفت و هم از تعامل با دنیا. این را هم گفت که در هر جای دنیا لازم باشد برای حمایت از حقوق بشر و دموکراسی پا پیش می‌گذارد. رئیس جمهور آمریکا از مقابله با دیکتاتوری‌ها هم سخن گفت آنهم وقتی دربخش دیگری از سخنرانی خود بر حمایت دوباره از عربستان تاکید کرد.

بایدن، ناوالنی و دیپلماسی آمریکایی که تنها یک شعار بود

تناقض گویی های بایدن تمامی نداشت، آنجا که ارزش‌های دیپلماتیک آمریکا را فراتر از هر چیزی قرار داد، موضوع الکسی ناوالنی، مخالف غرب گرای دولت روسیه را نیز به میان کشید. بایدن که به باور نهادینه شده در میان آمریکایی‌ها قصد داشت میزان تعهد دولت خود را به موازین حقوق بشری به رخ جهانیان بکشد، صریحا خواستار آزادی ناولنی شد. او گفت دوران تسامح به سر آمده و مخالف روسی باید بی قید و شرط از زندان آزاد شود. بایدن با این کار احتمالا سعی در جلب نظر هم پیمانان اروپایی خود داشت و تلاش می‌کرد به آن‌ها بقبولاند او نقطه مقابل ترامپ است و با مواضع آن‌ها در این زمینه هم سو است.

اولین سخنرانی سیاست خارجی بایدن نه تنها نمایش همسویی او با متحدان اروپایی واشنگتن بود، بلکه پوچی ادعا‌های دیپلماسی وی را نیز دقیقا ثابت کرد. سخنرانی که با مدعای دیپلماسی آغاز شد با مداخله جویی آشکار در امور داخلی روسیه دست رئیس جمهور آمریکا را رو کرد و نشان داد بایدن نیز در مداخله جویی در امور دیگر کشور‌ها و اقدامات خارج از عرف دیپلماتیک دست کمی از ترامپ ندارد. البته بایدن دروغ هم نگفت او از دیپلماسی به سبک و سیاقی که در ادبیات سیاسی آمریکایی‌ها تعریف شده است، دم زد و در این باره باید وی را فردی صادق دانست.

آلکسی ناوالنی، مخالف غرب گرای پوتین کیست؟

اما ناوالنی کیست که بهانه اروپایی‌ها و حال آمریکا را برای دخالت کردن در امور داخلی روسیه جور کرده است. آلکسی آناتولیویچ ناوالنی، حقوقدان ۴۴ ساله روسی و منتقد سرسخت ولادیمیر پوتین که اولین بار در سال ۲۰۱۱ با ادعای تقلب حزب متبوع پوتین در انتخابات پارلمانی نامی برای خود در عرصه سیاسی دست و پا کرد. اما این او بود که به اتهام اختلاس در ژوئیه ۲۰۱۳ به زندان افتاد. ناوالنی با پرونده قضایی سنگین خود سعی در شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۸ داشت، کاری که به لحاظ قانونی شدنی نبود.

بایدن، ناوالنی و دیپلماسی آمریکایی که تنها یک شعار بود

او دست از تلاش‌های خود برای زیر سوال بردن دولت قانونی پوتین نکشید و در حالیکه اکثر روس‌ها به اصلاح قانون اساسی کشورشان و فراهم شدن زمینه تداوم ریاست جمهوری پوتین بله گفتند، دم از کودتا و نقض قانون اساسی زد.

در کارنامه سیاسی ناوالنی که غربی‌ها از او به عنوان زندانی عقیده حمایت می‌کنند و خود مدعی مبارزه با استبداد است، یک لکه ننگین به چشم می‌خورد و آن دعوت به قتل مسلمانان مهاجریست که از قفقاز می‌آیند. او در جایی عنوان می‌کند در برابر هجوم این سوسک‌ها این بار کلت جواب می‌دهد.

 چرا غربی‌ها دایه دلسوزتر از مادر ناوالنی شده اند؟

در ۲۰ اوت سال گذشته میلادی در پروازی از تومسک به مسکو، ناوالنی به حالت نیمه هوشیار در راهرو هواپیما پیدا شد. هواپیما ناچار به فرود اضطراری در شهر امسک شد و مخالف روسی به بیمارستان منتقل شد. در گزارش معاینات اولیه ردی از مسمومیت در بدن وی یافت نشد و علت افت ناگهانی قند خون عنوان شد. یک هفته بعد ناوالنی در حالیکه در حالت اغما بود به خواست نزدیکانش با پروازی به برلین و بیمارستان شارته منتقل شد.

غربی‌ها از همان بدو ورود ناوالنی کنترل ماجرا را در دست گرفتند. آن‌ها در جو سازی رسانه‌ای همیشگی خود مدعی وجود سم در آزمایش خون ناوالنی شدند. آزمایش‌های سم شناسی در آلمان پا را فراتر گذاشت و نوع سم استفاده شده را نوویچوک از گروه عامل اعصاب تعیین کرد. دولت آلمان در موضع گیری و صدور بیانیه علیه روسیه پیشگام شد و تهدید کرد نتایج تحقیقات خود را به اتحادیه اروپا و ناتو تحویل می‌دهد. کار به جایی کشید که برلین از اقدامات تنبیهی و تحریم روسیه نیز سخن گفت.

جارو جنجال رسانه‌ای غربی‌ها به همین جا ختم نشد. ناتو نشست اضطراری برگزار کرد و دبیر کل آن مسمومیت ناوالنی را حمله به حقوق دموکراتیک خواند. آن‌ها می‌گفتند روسیه باید در تحقیقات مربوط به سلاح‌های شیمیایی ممنوعه تن به همکاری دهد. اما این تازه آغاز ماجرا بود. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز وارد میدان شد. بورل خواستار واکنش مشترک بین‌المللی و تحقیقات شفاف روسیه شد.

بایدن، ناوالنی و دیپلماسی آمریکایی که تنها یک شعار بود

در گیر و دار جنجال رسانه‌ای غرب بود که الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس، که از تیر مداخله جویی غربی‌ها بی نصیب نبود، در دیدار با میخائیل میشوستین، نخست‌وزیر روسیه در مینسک از کشف گفت‌وگویی میان برلین و ورشو گفت که ساختگی بودن داستان مسمومیت ناوالنی را اثبات می‌کرد.

آمریکا که همیشه پرچمدار غربی‌ها در مداخله جویی در امور دیگر کشور‌ها بوده در ماجرای ناوالنی موضعی تامل برانگیز در پیش گرفت. دولت وقت آمریکا در همراهی با دوستان اروپایی تعلل به خرج داد و اتهام زنی آن‌ها علیه روسیه را فاقد شواهد کافی دانست. ترامپ با وجودی که مسمومیت ناوالنی را ناراحت کننده می‌خواند گفت در حال حاضر شهود کافی در اثبات نقش روسیه در دست نیست.

برغم عدم همراهی آمریکا که عجیب نیز به نظر می‌رسید، آلمان و دیگر کشور‌های اروپایی از موضع خود کوتاه نیامده و باز هم از تحریم روسیه گفتند. اروپایی‌ها حتی تا جایی پیش رفتند که دیپلمات‌های خود را به اعتراضات غیر قانونی روسیه در حمایت از ناوالنی فرستادند. وزارت خارجه روسیه در واکنش با عنصر نامطلوب خواندن آنها، سه دیپلمات آلمانی، لهستانی و سوئد را از این کشور اخراج کرد.

البته این اولین سناریو غرب علیه روسیه در زمینه استفاده از سم عامل اعصاب نوویچوک نیست. پیش از این نیز در سال ۲۰۱۸ سناریوی مسمومیت سرگئی اسکریپال، جاسوس دو جانبه روس و دخترش در انگلیس به راه افتاد و در آن زمان نیز لندن بدون ارائه شواهد موثق انگشت اتهام را به سوی مسکو نشانه رفت.

ناوالنی در حالیکه با ترک خاک روسیه شروط آزادی مشروط خود را نقض کرد، در ۱۷ ژانویه پس از چند ماه به کشورش بازگشت و بلافاصله در فرودگاه بازداشت شد. بازداشت ناوالنی بهانه‌ای تازه را دست غربی‌ها داد تا باز هم سر در امور داخلی روسیه کنند. آن‌ها این بار دولت جدید آمریکا را در کنار خود داشتند که برای آزادی بی قید و شرط ناوالنی یک بخش از سخنرانی سیاست خارجی خود را اختصاص می‌داد. انگیس و اتحادیه اروپا این بار تهدیدات خود را عملی و متوسل به ابزار تحریم شدند. مسکو با رد تمامی این اتهامات، روند قانونی را در مورد ناوالنی اجرا کرد و دادگاه مسکو در ۲ فوریه رای به محکومیت ۳ سال و نیم وی داد.

اما سوالی که به ذهن خطور می‌کند اینکه در پس مانور گسترده غربی‌ها بر روی پرونده ناوالنی چیست. مرور روابط ناوالنی و کشور‌های غرب پاسخ این پرسش را تا حدی روشن می‌سازد. ناوالنی در سال ۲۰۱۰ در یکی از برنامه‌های دانشگاه ییل آمریکا، همان دانشگاهی که از ناوالنی به عنوان رهبر بزرگترین نهاد روسی یاد می‌کند، با عنوان «برنامه اعضای جهانی» حضور می‌یابد. نشریه فارین پالسی او را در فهرست صد متفکر برجسته جهان جای می‌دهد، نشریه آمریکایی تایم نیز در سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ او را جز صد شخصیت برتر سال معرفی می‌کند آنهم درست همزمان با اقدامات ضد دولتی ناوالنی در روسیه.

همه این‌ها ما را به یک واقعیت می‌رساند. غربی‌ها حساب ویژه‌ای روی ناوالنی برای ضربه زدن به روسیه باز کرده اند. کشور‌های غربی در حالی دایه دلسوزتر از مادر ناوالنی شده اند که موضع ۱۸۰ درجه‌ای در قبال مخالفان و افشاگران داخلی خود در پیش دارند. برآیند همه این‌ها یعنی اینکه در نسخه غربی ماجرای ناوالنی یک جای کار می‌لنگد و با واقعیت بیرونی فاصله دارد.

نمونه پوشش رسانه‌ای متعارض غرب در قبال افشاگران درپرونده جولیان آسانژ کاملا عیان است. غربی‌ها تا آنجا پیش می‌روند که ناوالنی را با مبارزان بزرگی، چون نلسون ماندلا، مارتین لوترکینگ و مهاتما گاندی هم تراز می‌دانند. این‌ها ادعایست که به زبان مایکل مک فال، سفیر سابق آمریکا در روسیه عنوان شد. او در یادداشتی برای واشنگتن پست اقدامات ضد دولتی ناوالنی را مبارزه‌ای قهرمانانه توصیف کرد که چیزی کم از اقدامات گاندی، ماندلا ولوترکینگ ندارد. سازمان عفو بین الملل، مستقر در لندن، نیز در موضع گیری جهت دار از ناوالنی به عنوان زندانی عقیده نام برد و از دولت مسکو خواست او را بی قید و شرط آزاد کند. این در حالیست که این نهاد مدعی حقوق بشر در مقابل افشاگران آمریکایی و غربی از جمله آسانژ و چلسی منینگ سکوت اختیار کرده است.

مواضعی که غرب در هر دو سناریوی ناوالنی و اسکریپال در پیش گرفت گواه آن است که برخلاف ادعای حقوق بشری، امنیتی و آزادی بیانی که اروپایی‌ها و غرب مداوم از آنها دم می‌زنند، غرب در پس چنین ماجراجویی‌هایی به دنبال دستاویزی برای تشدید فشار‌ها بر روسیه است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.