چرا اشتباهات در کشور ما تکرار میشود؟
به گزارش تیترداغ؛ عملکرد عجیب در اطلاع رسانی اشتباه سهوی در پدافند کشورغم این حادثه را دو چندان کرد. خیلیها از خود میپرسند: پس چرا ما از این بیتدبیریها درس نمیگیریم و در نهایت رو به جلو حرکت نمیکنیم؟ هر چند پیشرفت تک بعدی نیست و نمیتوان فقط یک دلیل را دربارهی این موضوع پیدا کرد، اما در این مقاله به یک مورد برجستهی حوادث اخیر اشاره میکنیم.
به گزارش تیترداغ؛ عملکرد عجیب در اطلاع رسانی اشتباه سهوی در پدافند کشور غم این حادثه را دو چندان کرد. خیلیها از خود میپرسند: پس چرا ما از این بیتدبیریها درس نمیگیریم و در نهایت رو به جلو حرکت نمیکنیم؟ هر پند پیشرفت تک بعدی نیست و نمیتوان فقط یک دلیل را دربارهی این موضوع پیدا کرد، اما در این مقاله به یک مورد برجستهی حوادث اخیر اشاره میکنیم.
سانتیمانتالیسم یا احساسات گرایی:
به شرایطی گفته میشود که دارای دو مؤلفه باشد:
-
بروز هیجان شدید
-
عدم ارزیابی عقلانی از اتفاقات
در مورد اولی آن را دربارهی حادثهی پدافندی شاهد بودیم. اشتباه نکنید! کسی از عمق درد این مسئله کم نمیکند. اما مشکل اینجاست که این احساسات شدید متمرکز بر مسئلهی دردناک بوجود آمده نیست. برای جلوگیری از کلی گویی و درک بهتر مخاطب به یکی از واکنشها به اشتباه پدافند کشور دقت کنید:
شرایطی که هواپیمای اوکراین مورد هدف قرار گرفت بی شباهت با وضعیت ایرباس ما نبود. با این تفاوت که آمریکاییها بلافاصله که متوجه اشتباه اسفناکشان شدند اعتراف کردند. اما ما سه روز به عالم و آدم دروغ گفتیم و بلندگوهای تبلیغاتیمان طبق معمل یکسری تئوریهای توطئه به مردم تحویل دادند.
این توییت زیباکلام به فاصلهی بسیار کمی از اعلام خبر منتشر شد. همانطور که میبینید در این توییت مسئله عدم اطلاع رسانی در مورد حادثه نیست. بلکه مسئلهی کاملاً نا مربوطی مطرح میشود. چرا که:
- مسئلهی ما در این حادثه نقش تئوری توطئه در کشور نیست.
- منافع ملی در همه جا حکم می کند که رسانهها به منابع داخلی اعتماد کنند. مثلاً سی ان ان بر اساس اظهار نظر منابع داخلی خود (مسئولان امریکایی) اعلام کرد در حملهی ایران کسی آسیب ندیده است و ایران عمداً حملهی محدودی انجام داده است. اما امروز پس از بر ملا شدن بخشی از حقیقت خبر را اصلاح کرد.
- امریکا نه تنها عذرخواهی نکرد بلکه با فشار سازمان ملل و پس از مدت بسیار زیادی برخی از ابعاد حادثه را روشن کرد و حتی بعداً از آن فرد تقدیر نیز کرد.
پس میبیند در همین توییت آقای به اصطلاح روشنفکر هیجان زیاد، ما را از مسئلهی اصلی کاملاً دور کرد. تازه این اسناد دانشگاهمان است. مردمی که تحت فشارهای متعدد و بیشتری هستند قطعاً واکنشهای احساسیتری دارند. اما خب اشکال این فضا چیست؟
اشکال آن جاست که ما در کشور افرادی داریم که آمادهاند از این فضا نهایت استفاده را برای منافع شخصی خود بکنند. نمونهاش هم حسام الدین آشناست. او در توییتر نوشت:
آنچه خبر می پنداشتند دروغ بود. آنچه دروغ می پنداشتند خبر بود. ما -را – گول خوردیم. امان از پنهانکاری.
بیشتر بخوانید :
سامانه تور ام ۱ و تور ام ۲ ؛ پدافند موشکی که به اشتباه سبب سرنگونی هواپیمای اوکراینی شد!
هواپیمای اوکراینی هدف پدافند ایران قرار گرفته است.
مگر سیاست ما عین دیانت ما نبود؟
شما در این توییت ناراحتی میبینید؟ اصلاً این آدم مگر فردی عادیست که بیاید دلنوشته بنویسد. این چه بازی جدیدست که سیاسیون بیشتر از مردم انتقاد میکنند و کمتر هم کار؟ آقای آشنا ما باید بگوییم گول خوردیم که به شما رای دادیم. توضیح گرانی بنزینیتان با نیشخند مسخرهی بعضیها که اظهار بیاطلاعی کردند؛ یادمان هست. چرا بودجهی نهاد شما در اوج بیپولی دولت اضافه شذه؟ یکبار محض رضای خدا بگویید یک فرد اطلاعاتی چون شما چه مشاورهای به رییسش میدهد که بودجهی میلیاردی میطلبد؟ کلاً توییتی چند؟
پس این افراد برای عدم پاسخگویی خود در مقام منتقدی تند اظهار نظر میکنند تا از این بحران نهایت نفع شخصی را ببرند.
دومین آسیب سانتیماتالیسم یا احساسات گرایی همانطور که در بالا ذکر شده، عدم ارزیابی عقلانی از اتفاقات است.
این یعنی افراد در یک فضای احساسی مقصر را گم میکنند و با کلی گوییهایی باعث میشوند که راهکاری پیدا نشود. سیاسیون و حتی افراد با معروفیت نسبی برای نفع شخصی یا از سر بیسوادی به این مسئله دامن میزنند. برای مثال احسان علیخانی در اینستاگرام خود اعلام کرد:
خطای انسانی اصلی و بزرگتر در دنیای ما این است که انسان خردمند به جای کلمات با موشکها با یکدیگر گفتگو میکنند.
این که این جمله چقدر شعاری و کلیشهای است بماند. اما شما در این جمله مطالبهگری میبیند؟ مشکل ذات موشک است؟ یک اظهار نظر خنثی که کمکی به کسی نمیکند. یا نگویم از نمایندههایی همچون کاظمی، عضو کمیسیون حقوقی مجلس که گفت فرماندهان شخص خاطی استعفا دهند. کسی هم نیست که به او بگوید آقای به اصطلاح نماینده اگر چنین کنیم از فردا چه کسی در پدافند این مملکت جرئت شلیک به هدف متخاصم پیدا میکند؟
نمونهی این اتفاق در ماجرای کربلای ۴ محسن رضایی هم شاهد بودیم. او آمد با شجاعت بخشی از تاریخ را گفت. عملیاتی که با همفکری چند نفر و با منطقی مشخص انجام شد. حال به جای آن که برای مردم سؤال شود که چرا عملیاتها لو میرفت؛ کل جنگ زیر سؤال رفت. در حالی در هیچ جنگی شما همیشه پیروز نیستید. بعد هم وزیر جوان در توییتی از او انتقاد کرد. یعنی شمارهی محسن رضایی را نداشت که تلفن بزند و انتقاد کند؟ معلوم است که داشت. اما آن وقت چگونه میتوانست روی احساسات مردم موج سواری کند؟
پس میبینید که فضاهای احساسی در کشور همواره با سوء استفادهی سیاسیون و بدون نتیحهای برای کشور پایان میپذیرد. خطای بزرگ رسانهای در این ماجرا که غمش بزرگتر از اشتباه فردی اپراتور است هم از همین موارد است.
اما در پایان ذکر چند نکته مهم است:
- حوادث پدافندی اینچنینی در جهان مسبوق به سابقه است.
- این اتفاقات معمولاً پس از چند روز سکوت به اطلاع مردم میرسد.
- مسئلهی ما چند روز سکوت نبود. مسئله دروغی بود که سخنگوی ارشد نیروهای مسلح گفت و حادثه را تکذیب کرد.
- به جای برخورد با حاجیزاده که انصافاً هم سابقهاش درخشان است. باید با مسببین و تصمیمگیرندگان این پنهان کاری و دروغ برخورد شود.
- این نوع مطالبهگریها میتواند از بروز چنین اشتباهات به جد فاحشی جلوگیری کند. وگرنه کلیگویی و احساسات گرایی هیچ دردی را دوا نمیکند.
تیترداغ بار دیگر مصیبت وارده را به خانوادههای کشتهشدگان تسلیت میگوید و برای آنها تقاضای صبر از درگاه ایزد منان را دارد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰